گزيدهی نامههای نيما يوشيج به همسرش
عاليه جان
تصدیق میکنم چیزی از قلب کمبهاتر نیست و من تو را با قلبم خریدهام. حال مرا سرزنش میکنی. زیرا نتوانستهای از روی قلبِ من این خطوط را که خطوط یک سکهی به نامِ تو ترسیم شده است، بخوانی. چطور ممکن است در حالتی که خودت دعویِ اعتبار میکنی من اعتبار نداشته باشم زیرا من سکهای هستم که به وجود تو اعتبار مییابم. شکل تو، اسم تو و آثار تو همیشه با من است.
عالیه، مرا سرکوب و خُرد کن. یک قطعهی کوچک من...