اینبار چاقویت را در گلویم فرو کن
تا خرخره غصه خورده باشی! هر چه هم عق میزنی، غم بالا میآوری!
ولی تمام نمیشود که لامذهب!
بالا آوردنهای بعد زیاده روی در مستی را دیدهای؟
بعد چند بار که بالا میآوری چند تا عق میزنی ولی دیگر خبری نیست! معدهات خالی میشود و دیگر احساس سبکی میکنی. نهایت چند ساعت سردرد و رخوت، دوباره باز هم میشوی همان آدمِ قبلِ مستی. ولی غصه خوردن شباهتی به هیچ کدام از اینها ندارد! عق میزنی و خودت را بالا میآوری! عق میزنی و قلبت را بالا میآوری! عق میزنی و مغزت را بالا میآوری! عق میزنی و بغضهایت را بالا میآوری! عق میزنی و گریههایت را بالا میآوری! بالا میآوری و بالا میآوری ولی باز هم پُری! سنگین راه میروی! راه میروی و راه میروی و به هیچ کجا نمیرسی. اصلن یادت میرود کجا میروی؟ از کجا آمده بودی؟ . . .
بقیه نوشته را در ادمه مطلب بخوانید . . .