loading...
سایت عاشقانه 98لاو
قوانین

آخرین ارسال های انجمن
98love بازدید : 8203 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (6)

داستان های جالب و زیبا از حجاب

حجاب

بلوز سفید تمیزوقشنگی با یک دامن سرخ تنش بود.جلوی آینه ایستاده بود وبا وسواس موهایش را
شانه می کرد.گفتم ː<مزاحم شدم.جایی می خوای بری...؟>
گفت ː<جایی که نه اما...>حرفش را نصفه گذاشت.موهایش را بافت و پشت سرش انداخت.
همین طور که با من حرف می زد صورتش را آرایش کرد.ملیح و زیبا شده بود.کم کم نگران شدم,
نکند مهمان دارد و من بی موقع مزاحمش شده ام.بین رفتن و ماندن مردد بودم که بوی عطر خوشی
فضا را پر کرد.<یادته!این عطررو خودت برای تولدم خریدی...>
وقتی حسابی مرتب و خوش بو شد.آمدوکنار من نشست تصمیم گرفتم بروم.
گفتː<کجا؟من که جایی نمی خوام برم,فقط ساعت 05ː12 دقیقه قرار دارم...>
بعد به ساعتش نگاهی انداخت.ساعت 05ː12 دقیقه بود.سجاده نماز را پهن می کرد تازه فهمیدم
با چه کسی قرار دارد... .
امام علی(ع)ːبهترین لباس,لباسی است که تورا از خدا به خود مشغول نسازد.
(چهل حدیث از حجاب).
 
داستان 2
+18
یکی از قضات دادگستری نقل می‌کند:
در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود.
پس از گذشت چند ساعت، بچه‌ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می‌کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه‌ها طول می‌کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه‌ها می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می‌رود و پرس و جو می‌کند؛ ولی قصاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.
آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می‌رود و جریان را تعریف می‌کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می‌کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی‌اطلاعی کرد.
 
مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می‌بردند، رفتند.
هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می‌یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.
 
سرانجام با پی‌گیری‌های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:
 
 این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی‌کرد و سر و سینه خود را نمی‌پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه‌ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می‌لرزید، اما چاره‌ای نداشت.
در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان‌ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.
 
 
این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.
 
 
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط دختر چادری در تاریخ 1393/11/25 و 14:28 دقیقه ارسال شده است

با تشکر از نویسنده مبلاگ واقعا عالیییییییییییییییییییییییییییییی بود خیلی استفاده کردمشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط مائده در تاریخ 1393/01/04 و 13:40 دقیقه ارسال شده است

شکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط باران در تاریخ 1392/12/10 و 23:29 دقیقه ارسال شده است

خوب مینویسید بالای 18 سال ادم وسوسه میشه که بخونه من الان 13 سالمه اومدم واسه تحفقیق خوندم الان دارم از ترس میمیرمشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط گلی در تاریخ 1392/08/05 و 15:38 دقیقه ارسال شده است

شکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط kiana در تاریخ 1392/03/09 و 19:32 دقیقه ارسال شده است

وایشکلک

این نظر توسط مصطفی در تاریخ 1392/03/09 و 18:59 دقیقه ارسال شده است

سلام
بازم مطلبتون عالی بود...شما را لینک میکنم ..و از مطلبتون یه نسخه تو وبم میزارم..شکلک

http://zaytoon.rozblog.com/


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic

98love.ir بزرگ ترین سایت عاشقانه مطالب عاشقانه,تصاویر عاشقانه,دل نوشته,اس ام اس عاشقانه

"هرگونه انتقاد و پیشنهادی پذیرفته می شود"

صفحه ما در گوگل

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    چی شد که سر از 98لاو درآوردی؟
    عضویت در سایت

    برای عضویت در سایت عاشقانه از لینک زیر استفاده کنید:

    عضویت

    عضویت در 98 لاو

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2940
  • کل نظرات : 22529
  • افراد آنلاین : 97
  • تعداد اعضا : 55230
  • آی پی امروز : 380
  • آی پی دیروز : 106
  • بازدید امروز : 661
  • باردید دیروز : 250
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,038
  • بازدید ماه : 7,942
  • بازدید سال : 83,794
  • بازدید کلی : 130,653,646
  • موزیک پیشنهادی | علی اصحابی
    🎻 علی اصحابی، زندگیم
    98لاو همیشه همراه شماست !

    کانال 98لاو در تلگرام

    کانال 98لاو را دنبال کنید تا از آخرین متن و عکس های عاشقانه، آموزنده بهرمند شوید.همچنین جدیدترین موزیک ها و رمان های عاشقانه را دریافت خواهید کرد.

    برای عضویت با موبایل خود روی عکس بالا کلیک کنید.

    برای عضویت با کامپیوتر اینجا کلیک کنید.

    تولبار عاشقانه

    تولبار سایت عاشقانه 98 لاو

    با نصب تولبار سایت عاشقانه 98 لاو جدیدترین مطالب و تصاویر عاشقانه سایت را بالای مروگر خود به سادگی مشاهده کنید!

    نصب کنید