سلام
من زهرا 17 ساله هستم،میخوام داستان زیبامو براتون تعریف کنم.من دختری محجبه هستم که این اتفاقا برام افتاده و عاشق مهدیم شدم.میخوام براتون تعریف کنم و امیدوارم خوشتون بیاد.
داستان از اونجا شروع میشه که من هر صبح میرم مدرسه.یه روز . . . .
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اعلام حضور :) شهریور 1400 | 13 | 857 | zahra60 |
***عــــــــــاشقانه هاااای ســــارا با کاربریه ***mango | 662 | 6266 | mango |
یه معما ▌ Dead-man▌ | 14 | 473 | zahra60 |
کدومو قبول دارید؟(سوال) | 31 | 683 | maaahdiiie |
اگرواقعا عاشق باشي | 8 | 329 | maaahdiiie |
❤ دلتنگی برای 98لاو❤ | 38 | 794 | maaahdiiie |
❤چتروم تابستونی 99 ❤ | 101 | 1126 | maaahdiiie |
98 لاو در سال 1399 ، گذشت 7 سال از عمر سایت. پیام ادمین. | 18 | 512 | maaahdiiie |
بگو با دیگران بودیم و رفتیم . . . (نفس98) | 8 | 415 | sh_1377 |
محمد***عاشقانه هاي 4616 Mohammad | 20630 | 78286 | mohammad4616 |
از سال 92 :)))))) | 2 | 234 | spwrrhymy |
سلام
من زهرا 17 ساله هستم،میخوام داستان زیبامو براتون تعریف کنم.من دختری محجبه هستم که این اتفاقا برام افتاده و عاشق مهدیم شدم.میخوام براتون تعریف کنم و امیدوارم خوشتون بیاد.
داستان از اونجا شروع میشه که من هر صبح میرم مدرسه.یه روز . . . .
قسمت اول داستان واقعی عاشقانه مهران و زهرا
باسلام.من مهران 18 سال دارم میخوام واقعیت تلخ شکست عشقیمو براتون بگم.
امیدوارم بخونین و جلب توجه شما عزیزان شه نظر هم بدین ممنون میشم دوست دارم نظرتونو بدونم.
من قبل اون حادثه که میخوام بگم شرایط واسه دوست شدن و اینجور چیزا زیاد پیش اومده بود اما من خوشم نمیومد و بر عکس دوستام اهمیت نمیدادم و بیشتر یا تو اینترنت بودم یا با رفقا حال میکردیم.
ماجرا از اون جایی شروع میشه که . . .
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید. . .
قسمت هفتم داستان عاشقانه واقعی صابی و هاجر
قسمت های قبلی را میتوانید از قسمت سرچ در سایت جستوجو کنید!
دلشوره عمل نیلوفر داشت دیوونم میکرد.ساعت از نیمه شب گذشته بود ولی هرکاری میکردم خوابم نمیبرد.دم دمای صبح بود که نمیدوم چجوری به خواب رفتم.با یه کابوس وحشتناک بیدار شدم.نزدیک ظهر بود.فورا به فرشته اس دادم
-سلام آبجی خوبی؟چه خبر از نیلوفرم؟
یه کم بعد جواب داد . . .
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید. . .
تــَــــــــــرانه عشق ( سرگذشت یک عشق واقعی و پیچیده )
قسمت دوم:
دیگه هیچی شبیه قبل نبود انگار ایمانم یه چیزایی حس میکرد . واقعا نمیدونم
برای چی انقدر برادرانه هوای منو داشت . میومد دنبالمون تا با هم برگردیم . هر
از چند گاهی هم یه تیکه های مینداخت :
- ای بابا خوب شد ما این فامیلو با هم آشنا کردیم
- شهریار شیطون شدیا چته؟
- من به شما دوتا مشکوکم
- ترانه به این فامیل ما اطمینان نکن
- ...
در هرصورت هیچکی از حرفای ایمان ناراحت نمیشد . ما فقط موقع رفت و
برگشت گاهی همو میدیدیم و حرف میزدیم همین . نه شماره ای نه قرار
بیرونی نه . . .
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید . . .
انیمیشن عاشقانه و زیبای love story با حجم کم و مدت زمان کوتاه.
انیمیشن های love story داستان زندگی عاشقانه دو تا زوج عاشق را بیان می کنند که از عشق بازی های اول زمان ازدواج تا بچه دار شدن و پیری رو به تصویر می کشد.
دانلود انیمیشن در ادامه مطلب...
98love.ir بزرگ ترین سایت عاشقانه مطالب عاشقانه,تصاویر عاشقانه,دل نوشته,اس ام اس عاشقانه
"هرگونه انتقاد و پیشنهادی پذیرفته می شود"
برای عضویت در سایت عاشقانه از لینک زیر استفاده کنید:
کانال 98لاو را دنبال کنید تا از آخرین متن و عکس های عاشقانه، آموزنده بهرمند شوید.همچنین جدیدترین موزیک ها و رمان های عاشقانه را دریافت خواهید کرد.
برای عضویت با موبایل خود روی عکس بالا کلیک کنید.
برای عضویت با کامپیوتر اینجا کلیک کنید.
با نصب تولبار سایت عاشقانه 98 لاو جدیدترین مطالب و تصاویر عاشقانه سایت را بالای مروگر خود به سادگی مشاهده کنید!